فردا میخوام انشامو بذارم.
 
آنیتا ام 10ساله

فقط بگرد.مطمئن باش مطلب مورد علاقه ات رو پیدا می کنی

 
 

فردا میخوام انشامو بذارم.
ارسال شده در چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, - 21:3

سلام.

فردا میخوام یکی از نوشته های خودم رو بذارم.

یکی از انشا های تخیلی/طنزی که نوشتم.

بیشتر داستان ها و انشا هایی که مینویسم تخیلی و بامزه هستن.

اما این آخرین انشام رو خیلی دوست دارم چون واقعا دوست دارم حقیقت پیدا کنه!

اگه در آینده چنین اتفاقی بیفته خییییییییییییییلی خوب میشه

اما دیگه چیزی در مورد اون نمیگم چون سورپرایزه!

وای من عاااااااااااااااشق این شکلک ام.

میبینمش روده بُر میشم!

البته یه جورایی میتونه مرموز هم باشه.

مثلا آدم وقتی مشق ننوشته به معلمش به جای مشق چنین لبخندی تحویل میده.

یا وقتی یه گلدونی چیزی رو شکسته!

یادم میاد تو گارفیلد1 هم این گربه ی ملوس بعد از اینکه با پرتاب کردن یه توپ تموم خونه رو منفجر و به هم ریخته کرد و بعد هم چنین لبخندی تحویل صاحبش،جان داد.

خوب دیگه بسه.

تا فردا بای



نظرات شما عزیزان:

مژگان
ساعت22:47---29 مهر 1390
حالا داری میشی اون وبلاگ نویسی که من میخوام...نوشته های خودت...خلاق و پویا.....البته اینطوری بودی ولی یه مدت تنبلی میکردی عزیزی من..قول میدم اگه به قولت عمل کنی بیشتر بهت سر بزنم ونظر بدم مامانی...بغل..بووس.

بدری
ساعت15:31---28 مهر 1390
چه خوب، مرسی

من منتظرم تا انشات رو بخونم!

آره واقعا خیلی شکلک باحالیه، با نظرت موافقم پاسخ:ببخشید امروز نشد انشا رو بذارم. آخه امروز رفته بودم بیرون از عصر دیگه نشد.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


نويسنده آنیتا